loading...
قدمگاه عاشقی
. بازدید : 139 چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

عدالت در امام جماعت

از شرايط امام جماعت، عادل بودن است.

عدالت را در كتب فقهى تعريف كرده اند. فقهاى گرانقدر، از جمله حضرت امام خمينى (قدس سرّه ) مى فرمايند:

عدالت، يك حالت درونى است كه انسان را از ارتكاب گناهان كبيره، و تكرار و اصرار نسبت به گناهان صغيره باز دارد.(16)

پاكى، تقوا، دورى از گناه، از نشانه هاى عدالت است. بنا به اهميّت اين صفت، در نظام اسلامى يكى از امتيازات به حساب آمده و در فقه اسلامى و قانون اساسى، داشتن آن براى مسئولان بلند پايه و مشاغل حسّاس، شرط است و كارهاى مهّم كشور و امور مردم، بايد بدست افراد عادل انجام گيرد.

به برخى از اين موارد كه عدالت شرط است، توجه كنيد:

در مسائل عبادى، امام جماعت بايد عادل باشد.

در مسائل سياسى عبادى، مثل نماز جمعه، خطيب و امام جمعه بايد عادل باشد.

در مسائل سياسى و حقوقى، (همچون نمايندگى مجلس و تصويب قوانين ) نظر فقهاى عادلى بنام شوراى نگهبان معتبر است.

در مسائل حقوقى، گرفتن و دادن هر حق به صاحبش، بايد با گواهى افراد عادل باشد.

در مسائل تربيتى، اجراى حدود اسلامى و تاءديب ظالم و خلافكار، وقتى است كه افراد عادل، به خلاف و گناه او شهادت دهند.

در مسائل اقتصادى، بيت المال بايد دست افراد عادل باشد.

در مسائل اجتماعى وفرهنگى، پخش ونشر خبرها، بايد دست افراد عادل باشد و به خبر افراد فاسق، اعتماد نمى توان كرد، مگر پس از تحقيق و تفحّص.

در مسائل نظامى، فرمانده كلّ قوا، با رهبرى است، كه عدالت شرط آن است. پس عدالت از اركان مهم در نظام حكومتى اسلام و واگذارى مسئوليت هاى اجتماعى و تنظيم امور زندگى است.

راه شناخت عدالت

گرچه برخوردارى از عدالت، و داشتن ملكه ترك گناه، از امور درونى افراد است، ولى با علائم و نشانه هايى كه در زندگى و عمل افراد بروز مى كند، مى توان به بود و نبود آن در افراد، پى برد. در روايات، برخى از اين علائم به چشم مى خورد و بعضى ملاك ها بيان شده كه با وجود آنها، مى توان كسى را عادل شمرد.

از امام صادق عليه السلام پرسيدند: عادل كيست؟

فرمود: اِذا غَضَّ طَرْفَهُ مِنَ المَحارمِ وَلِسانهُ عَنِ الْمَاءثِمِ و كَفَّهُ عَنِ الْمَظالِم (17) كسى كه چشمش را از نامحرم، زبانش را از گناه، و دستش را از ظلم، حفظ كند.

پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله نيز در حديثى انسان جوانمرد و عادل را چنين معرّفى مى كند: مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُم وَ وعَدَهُم فَلَمْ يُخْلِفْهم فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَتُهُ...(18) كسى كه با مردم، در معاملات، ستم نكند و در سخن، دروغ نگويد و در وعده هايش ‍ تخلّف نكند، او از كسانى است كه مروّتش كامل و عدالتش آشكار است.

از امام صادق عليه السلام سؤ ال شد: عدالت انسان را از كجا بشناسيم؟

فرمود: همين كه كسى اهل حيا و عفت باشد و در خوراك و گفتار و شهوت، خود را به گناه نيالايد، و از گناهان بزرگى مثل زنا، ربا، شراب، فرار از جنگ،... (كه مورد تهديد قرآن است ) بپرهيزد، و جز در مواردى كه عذر دارد، از شركت در جماعت مسلمين دورى نكند، چنين انسانى عادل است و تفتيش از عيوب او و غيبت او بر مردم حرام است...(19)

در روايات ديگرى مى خوانيم: به آن كس كه نمازهاى پنجگانه را به جماعت بخواند، خوشبين باشيد و گواهى او را بپذيريد.(20)

شايد آنچه را كه فقهاء، به عنوان حُسن ظاهرى در عدالت بيان مى كنند، همين باشد كه با حضورش در مراسم و جماعت مسلمين و نبودنش ‍ در مراكز فساد و گناه، مايه اعتماد مردم شود و او را از اين طريق، انسانِ عادل و درست كارى بشناسند.

امام باقر عليه السلام در مورد عدالت زنان مى فرمايد:

همين كه اهل حجاب و از خانواده هاى محترم بود و از شوهر خويش ‍ اطاعت مى كرد و از كارهاى ناپسند و جلوه گرى هاى ناروا پرهيز داشت، عادل است.(21)

در بعضى روايات، فاسق را كسانى مى داند كه به خاطر گناهان زشتِ علنى، در جامعه شلاّق خورده، يا ميان مردم مشهور به خلاف و بدكارى يا مورد سوء ظن باشند.(22) البته معناى عدالت در يك نفر، آن نيست كه در طول عمر، مرتكب گناهى نشده باشد، چرا كه اين ويژگى، تنها در انبياء و اولياء معصوم است، ولى همين كه ما در ظاهر، از او گناه بزرگى نديده باشيم، كافى است.

اين نيز ناگفته نماند كه: اگر كسى خود را عادل نمى داند، و حتّى به مردم بگويد كه من عادل نيستم، امّا مردم او را عادل و با تقوا بشناسند، مى تواند امام جماعت شود و مردم نيز مى توانند به او اقتدا كنند و اگر مردم، مايل به اقتدا باشند، نبايد سرپيچى كند.(23) و حتّى اگر پس از نماز جماعت، معلوم شود كه امام جماعت، عادل نبوده، نمازهايى را كه پشت سر او خوانده اند صحيح است و اعاده لازم نيست.(24)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

16- تحرير الوسيله، ج 1، بحث امام جماعت.

17- بحارالانوار، ج 75، ص 248.

18- بحارالانوار، ج 67، ص 1.

19- استبصار، ج 3، ص 12.

20- وسائل الشيعه، ج 18، ص 291.

21- استبصار، ج 3، ص 13.

22- وسائل الشيعه، ج 18، ص 295.

23- جواهر، ج 13 ص 277، تحريرالوسيله، ج 1، شرايط امام جماعت.

24- تحريرالوسيله، شرايط امام جماعت.

پرتویی از اسرار نماز/ محسن قرائتی

  


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
به نام خدا
بازديد کننده گرامي، سلام. به وبلاگ قدمگاه عاشقی خوش آمديد.
در این قدمگاه، سعی کردیم تا به بیان روشن و جدیدی از نماز، مساجد، ارتباط جوان با نماز، آموزش کودکان و مسائل نوین آن بپردازیم.
اخلاق در مسجد، آداب نماز، آثار نماز، نماز و جامعه و مسائل کاربردی نماز، جوانان و ارتباط با نماز و مساجد و بررسی و آسیب شناسی مسائل نماز از جمله دغدغه های مطرح در این وبلاگ خواهد بود...
در این راه کمک ها و نظرات خود را از ما دریغ نفرمایید...
در نوشتن مطالب این وبگاه، سعی کردیم تا حتی الامکان از مطالب تولیدی و یا کتب معتبر استفاده نماییم. پیشنهاد میکنیم از بخش موضوعات، مطالب مورد نظر خود را یافته و مطالعه نمایید.
اطلاعات کاربری
کانال ما در تلگرام

پیشخوان کتاب
حمایت

آمار سایت
  • کل مطالب : 323
  • کل نظرات : 90
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 155
  • بازدید امروز : 234
  • باردید دیروز : 864
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 234
  • بازدید ماه : 7,155
  • بازدید سال : 46,269
  • بازدید کلی : 315,693
  • کلیپ هفته
    فعلا